loading...
اس ام اس جدید 95 - دانلود رمان

دیب

مهدی اژدری بازدید : 491 1391/09/15 نظرات (4)

يارو زبونش مي گرفته ، مي ره داروخونه مي گه: آقا ديب داري؟ كارمند داروخونه مي گه: ديب ديگه چيه؟ يارو جواب مي ده: ديب ديگه - اين ورش ديب داره ، اون ورش ديب داره. كارمنده مي گه: والا ما تا حالا ديب نشنيديم - چي هست اين ديب ؟! يارو مي گه: بابا ديب ، ديب طرف مي بينه نمي فهمه ،.....

 

بقیه در ادامه مطلب

مهدی اژدری بازدید : 424 1391/09/15 نظرات (1)

يه روز يه آقايي سوار بر بنز آخرين مدلش داشته با سرعت 180 كيلومتر تو اتوبان رانندگي مي كرده كه يه دفعه يه موتور گازي از بغلش سبقت مي گيره. طرف اعصابش خورد مي شه سرعتش و به 200 ميرسونه اما بعد از چند دقيقه دوباره موتور گازي ازش سبقت مي گيره!! 
سرعت بنز رو به 220 مي رسونه اما بازم مرد ازش جلو مي زنه!!! راننده بنز اعصابش خورد مي شه و از راننده موتور خواهش مي كنه كه بزنه كنار و ازش مي پرسه : آقا من نوكرتم يه سوال داشتم فقط بهم بگو تو چي كا كردي كه 3 دفعه از من سبقت گرفتي؟؟؟ 
موتور سوار ميگه : خدا خيرت بده كه ماشين و نگه داشتي آخه كش شلوارم به آينه ماشينت گير كرده بود جدا هم نمي شد!!!!!!!

مهدی اژدری بازدید : 409 1391/09/14 نظرات (2)

مدرسه رفتن بي فايده است چون اگه باهوش باشي معلم وقت تو رو تلف ميكنه اگه خنگ باشي تو وقت معلمو.
دنبال پول دويدن بي فايده است چون اگه بهش نرسي از بقيه بدت مياد اگه بهش برسي بقيه از تو.
عاشق شدن بي فايده است چون يا تو دل اونو ميشكني يا اون دل تورو يا دنيا دل هردوتونو. 


بقیه در ادامه مطلب


مهدی اژدری بازدید : 541 1391/09/14 نظرات (0)

آقاي پدر! در كمال احترام خواهشمندم اينقدر لب و لوچه ي غير پاستوريزه ، و سار و سيبيل سيخ سيخي آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نماليد !
خانوم مادر! جيغ زدن شما هنگام شناسايي اجسام داخل خانه توسط حس چشايي من، نه تنها كمكي به رشد فكري من نمي كنه، بلكه براي دبي شير شما هم مضر است!!! لازم به ذكر است كه سوسك هم يكي از اجسام داخل خانه محسوب مي شود!


بقیه در ادامه مطلب

مهدی اژدری بازدید : 393 1391/09/14 نظرات (1)

يك پزشك و يك مهندس در يك مسافرت طولاني هوائي كنار يكديگر در هواپيما نشسته بودند.
پزشك رو به مهندس كرد و گفت: مايلي با همديگر بازي كنيم؟
مهندس كه مي‌خواست استراحت كند محترمانه عذر خواست و رويش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روي خودش كشيد. پزشك دوباره گفت: بازي سرگرم‌كننده‌اي است. من از شما يك سوال مي‌پرسم و اگر شما جوابش را نمي‌دانستيد 5 دلار به من بدهيد. بعد شما از من يك سوال مي‌كنيد و اگر من جوابش را نمي‌دانستم من 5 دلار به شما مي‌دهم. مهندس مجددا معذرت خواست و چشمهايش را روي هم گذاشت تا خوابش ببرد. 


بقیه مطلب را در ادامه مطلب بخوانید


مهدی اژدری بازدید : 356 1391/09/14 نظرات (0)

ترم اول (ترم جو گيريدگي ):
الو سلام ماماني.منم هوشنگ.واي ماماني نمي دوني چقدر اينجا خوبه. دانشگاه فضاي خيلي نازيه.واي خدا خوابگاه رو بگو.وقتي فكر مي كنم امشب روي تختي مي خوابم كه قبل از من يه عالمه از نخبه ها و دانشمنداي اين مملكت توش خوابيدن - و جرقه اكتشافات علمي از همين مكان به سرشون زده ‌ تنم مور مور ميشه..راستي اينجا تو خوابگاه يه بوي مخصوصي مياد كه شبيه بوي خونه اصغر شيره اي همسايه بغليمونه.دانشجوهاي سال هاي بالاتر ميگن اين بوي علم و دانشه! لامسب اينقدر بوي علم و دانش توي فضا شديده كه آدم مدهوش ميشه!!!
پريشب يكي از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسموميت بيمارستان!


بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

تعداد صفحات : 99

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2412
  • کل نظرات : 356
  • افراد آنلاین : 146
  • تعداد اعضا : 197
  • آی پی امروز : 416
  • آی پی دیروز : 108
  • بازدید امروز : 5,994
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,994
  • بازدید ماه : 9,069
  • بازدید سال : 125,001
  • بازدید کلی : 11,961,474